۱۳۹۰ فروردین ۲۳, سه‌شنبه

.


مثل «مارك آل از ريد» مي‌مونه. شب‌هايي كه تمام روزش رو قسم خوردم بشينم پايه يكي از طرح‌هام.
انقد نمي‌نويسم و انقد نمي‌نويسم كه صحبت‌هاي معمولي ِ روزانه‌ام مي‌شه شعر. اونوخته كه ديگه هيشكي ازم سر در نمياره. اين وختا بيشتر از خودم مي‌ترسم.

۱ نظر:

  1. طرح داستان؟ به قول مارکویز قسمت شروع به نوشتن کردن قسمت سختیه. شاید داستایوفسکی برای همین می گفت تا دیگری بنویسه. همین صحبت های شعر شده روزانه رو.

    پاسخحذف