چرا نميذاري گريه كنم؟
پ.ن: نگران نباش. تو همچنان كافي ِ همهي لحظاتم هستي.
+ جانا ندانم تو به كجا روي در خلال اين روزها كه ميگذرد. نميدانم و هيچوقت ندانستهام. چند وقتيست محتسب دوره افتاده در شهر و دربند ميكند به جرم بيان. و اعتراض. گودرمان گرفته. نميآيي؟
داستان کوتاه
پاسخحذفپشت به ديوار روبروي آينه قدی شكسته اي كه .........
م م م م کافی همه ی لحظات باری بسیار خوب
پاسخحذف